دلقک
My blogs
Blogs I follow
Introduction | جای شما خالی روز انتخابات بود و من بودم و یک سری از رفقا! مثه همیشه شاد و شنگول که ییهو یه خانمی که جلو تر از ما بود برگشت و گفت:اگه فردا بیدار شید و ببینید باز اسمشو نبر (چون چندشم میشه ببرم!) رییس جمهور بشه همه خنده هاتون تبدیل به گریه میشه!من هم خندیدم و گفتم نه مادر جان این خنده رو هیچ خری نمیتونه از لب من بگیره حتی ...!! اگه کسی اون خانوم رو دید بهش بگه اون شب نخوابیدم و تا صبح بیدار بودم لحظه لحظه که اون نمودار کذائی سیخ میرفت جلو نگاه کردم ولی گریه نکردم!فقط خندیدم به پدر و مادر اون دزد های بی ناموس که چه بازی احمقانه ای رو با مردم شروع کردند! و هنوز هم میخندم به پدر مادر اون احمق ها و مینویسم و میخندم باز به پدر و مادر و هفت جد آبادشون.... |
---|